نویسنده : حیاة الجاسم
برگردان از عربی : فریبا قهرمانی

اکثر بچه‏ها قبل از خوابیدن تمایل به شنیدن قصه دارند برای این کار باید در کنار مشغله‏های زیاد به این امر از جنبۀ تربوی اهتمام خاصی داشته سعی نمائیم که بهترین قصه‏ها و درسها را برای بچه‏هایمان از میان این داستانها گلچین کنیم.
نحوۀ قصه گفتن مرحله‏ای از تربیت فکری و شخصیتی کودک بحساب می‏آید و برای این کار که زمان بیشتر از 5 تا 10 دقیقه صرف آن نمی‏کنیم، بهتر آن است که قصه‏هایی را آماده گفتن داشته باشیم که تکراری نباشند چون به اقتضای سن کودکان از 4 سالگی به بالا اغلب از شنیدن قصه‏های تکراری بیزارند و هر لحظه تمایل به شنیدن قصه‏ای نو و جدید دارند تا مطلب و پندی جدید بیاموزند.حال این قصه‏های جدید بهتر است چه قصه‏هایی باشد؟
یک شب تصمیم گرفتم روش قصه‏گوئی را تغییر دهم در آن لحظه همۀ قصه‏هائی را که قبلاً گفته بودم از خاطرم گذشتند و احساس کردم که وقت زیادی را صرف گفتن این حکایتها کرده‏ام امّا برای قانع کردن کودک خود حتی حکایات خیالی و غیرواقعی را بارها در ذهن او گنجانده‏ام و چه بسا در مقابل گفته‏هایم مورد سؤال کودکم قرار می‏گرفتم و در نهایت جوابی نمی‏یافتم و می‏گفتم: این فقط یک قصه است امّا امروز که این خلاء بزرگ را در قصه‏هایم حس کردم، تصمیم به تغییر در طرز گفتن قصه‏هایم گرفتم. زیرا این خلاء امروزی می‏تواند در آینده یک خطر تربیتی و فکری را در اذهان بچه‏ها بگذارد.
چرا داستان زندگی یکی از داعیان و دعوتگران معاصر را برایش بازگو نکنیم. چون بیشتر داستانهای صحابه و تابعین را اکثر بچه‏ها می‏دانند.
بالاخره با خود گفتم: توکلت علی الله، به خدا توکل کردم و قصۀ جدیدی را در مورد یک دعوتگر از زمان بچگی تا زمانی که بزرگ شد و ازدواج کرد و بعد به شهادت رسید. آغاز کردم این داستان را با زبانی کودکانه و عامیانه و با اسلوب خاصی که شوق و اشتیاق بچه‏ام را برای شنیدن زیاد می‏کرد استفاده کردم. در حین گفتن سؤالهای زیادی را در مورد شخصیت قصه و زمان و مکان رویداد وقایع از من می پرسید.
خیلی خوشحال شدم از اینکه توجه و شوق شنیدن کودکم را در مورد قصه جدی دیدم و روز بعد در حالیکه با حرکات نمایشی و بازی با خود قصه را بازگو می کرد و به مرور زمان اثر مثبت این را در تربیت شخصیتی فرزندم دیدم.
اکثر مادران فکر نمی‏کنند که این قصه‏ها بتواند به بیداری و رشد ذهنی کودکان کمک کند و اعتقاد دارند که کودکان فقط قصه‏های عامیانه و مشهور حیوانات و شبیه آن را دوست دارند امّا این توجه را داشته باشیم که ما هستیم که نحوۀ دوست داشتن آنها را با اسلوبی خاص و صحیح می‏توانیم تغییر دهیم. اکثر بچه‏ها نیاز به معلومات جدید و آموخته‏های تازه و نو دارند.
غالباً ما قدرت عقلی و فهم بچه‏ها را درک نمی‏کنیم امّا باید بدانیم که آنها با این سن کمی که دارند دارای ذهنهای فعال و هوش بالایی هستند و بسیاری از این داستانها در اذهان آنها شجاعت و حماسه و چگونه زیستن فرد داعی و دعوتگر را از زمان طفولیت تا هنگامی که بزرگ می‏شوند در ذهن آنها نقش می‏بندد و به این نکته باید توجه بیشتری نشان دهیم که: ذات قصه‏گوئی مهم نیست بلکه اثر و نتیجه‏ای را که بعداً از گفته‏های ما زاید می‏شود مهم است.